قدر ظاهری
این آسمانی که ما می بینیم آسمان نیست که حدودا چیزی ست برای رفع نیاز که نگویند زمین بی سقف است!
راست می گویم دیگر شما می توانید این آسمان کم ستاره یا در بعضی موارد بی ستاره را با آسمان کویر مقایسه کنید؟ آسمانی که انبوه ستارگانش کمر هر چشمی را خم می کند! البته تقصیر خودمان است، آلودگی نوری را که کرم های شب تاب درست نکردند! کار خود آدم ها است دیگر؛ حتی شاعر هم به این امر اعتراف کرده: قتل مهتاب به فرمان نئون!
این ها را گفتم که این قدر به این بچه های این دوره زمانه نگویید: دانشمندان قدیم چه کردند و شما… خب اگر آسمان پر ستاره نبود وهیپارتاخوس ستاره ای را نمی دید از کجا به فکرش می رسید که طبقه بندی شان کند؟ نکند می خواهید ما ندیده طبقه بندی کنیم؟
هیپارتاخوس یک دانشمند ستاره شناس بود وکار مهمی که کرد این بود، ستاره ها را طبقه بندی کرد، به این صورت: پرنورترین ستاره ای را که دید در اسمان آن زمان به وسیله چشمانش و بدون کمک هیچ ابزاری در مرتبه یک قرار داد و ستاره ای را یافت که نورش دوبرابر کم تر از ستاره اولی بود و شد مرتبه دوم. او این کار خود را تا مرتبه ۶ ادامه داد البته هیچ ابزاری نداشت!
این کار هیپارتاخوس واحدی جدید را در نجوم به وجود آورد که قدر ظاهری خوانده می شود. از دل همین قدر ظاهری کلی می توانید یاد بگیرید در مورد ستاره مورد نظرتان از فاصله تا دما و..
اما از آن جایی که این آسمان شاهکار خداست مگر می شود رابطه ای بین اجرامش نباشد؟
خب شما هم می توانید اگر اضافه های این نوشته را حذف کنید یک رابطه بنویسید به شما قول می دهم کار سختی نباشد فقط به این نکته توجه کنید که فاصله بین هر مرتبه قدر به گفته دانشمندان امروزه ۲٫۵ است. به قول آقای معلم نجوم مان کی به کی است! و شما هر اسمی که دلتان می خواهد می توانید روی فرمول تان بگذارید مثلا اسم تان! من هم این فرمول را کشف کردم و از این به بعد بستنی صدایش می کنم!
پ.ن: این مطلب قدر سنجی و کلا قدر قصه ای دارد برای خودش و من هر آنچه از آن می دانم در کلاس های قیفاووسی یاد گرفته ام از این به بعد هرچه یاد بگیرم را می نویسم تا هم خودم از یادم نرود و هم شما در کلاس ما حضور داشته باشید!