از درخت گیلاس پشت سر تا آسمان روبرو
سفت تاب رو بچسب، عقب عقب برو تا درخت گیلاس. بپر روی تاب با پاهای صاف، رو به بالا. با یه دست آزاد که بالا و پایین میره چند ثانیه وقت داری آسمون رو بگیری. خندههای بلند و دستخالی، این دفعه عقبتر و سریعتر، با پاهای از زمین کندهشده، دست رو به آسمون در نوسان. چشمای پر از برق، این دفعه به آسمون نزدیکتر.
مثل اینروزها. رسیدن تا نیم وجبی و برگشتن به عقب. دوباره و دوباره پریدن. با چشمی که به زمین نیست. با دلی که پر از نوسانه. مثل این روزها.